حفظ تنش در مرز روسیه و اوکراین؛ راهبرد ترجیحی آمریکا

۱۶ بهمن ۱۴۰۰ | ۱۱:۳۴ کد : ۵۷۸۷ تحلیل راهبردی
تعداد بازدید:۲۱۲۰
تنش بین اوکراین و روسیه را می‌توان در راستای تحلیل‌های کلان دوران گذار بین‌المللی تفسیر و ارزیابی کرد. روسیه در دوران پوتین، در راستای راهبرد نو اوراسیاگرایی که از سوی دوگین (فیلسوف روسی، پدر نظریه اروپا-آسیای نو)برای این کشور تئوریزه شده، تلاش کرده کشورهای استقلال ‌یافته از اتحاد جماهیر شوروی را به عنوان خارج نزدیک در نظر بگیرد و با نگاه تردید‌آمیز نسبت به غرب و تلاش جهت مقابله و کاهش نفوذ غرب در ساختارهای امنیتی این منطقه، اقدام و عمل کند
حفظ تنش در مرز روسیه و اوکراین؛ راهبرد ترجیحی آمریکا

با وقوع انقلاب‌های رنگی در گرجستان (۲۰۰۳) و اوکراین (۲۰۰۴-۲۰۰۵) که با شبکه‌سازی غربی‌ها در این دو کشور صورت گرفت، رهبران روس‌گرای این دو کشور، حاکمیت را به رهبران غرب‌گرا تحویل دادند و این موضوع برای مسکو بسیار گران تمام شد. در همین راستا بود که روسیه با وام گرفتن از مناقشۀ فریز شده؛ ( FROZEN CONFLICT ) با گرجستان بر سر اوستیا و آبخازیا در سال ۲۰۰۸ و با اوکراین در منطقۀ کریمه و لوگانسک در سال ۲۰۱۴، تنش‌های مرزی ایجاد کرد. مسکو که مترصد فرصتی برای دستیابی و تسلط بر مناطق راهبردی پیرامونی خود بود، به بهانۀ حفظ حقوق شهروندان روس تبار و روس زبان شرق اوکراین توانست شبه‌جزیره کریمه را به خاک خود ضمیمه کند. از سوی دیگر، پس از الحاق کریمه به روسیه، روس تباران منطقۀ لوگانسک اوکراین هم با ایجاد یک خودمختاری، خواهان پیوستن به روسیه شدند. حمایت جدی روسیه از جدایی طلبان این منطقه، با اعتراض و هشدار اوکراین رو به رو بوده و زمینۀ تنش‌ها تا سرحد جنگ بین دو کشور را فراهم کرده است.

از سوی دیگر، تنش‌های بین اوکراین و روسیه در سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ در موضوع کریمه و لوگانسک که می‌رفت زمینۀ یک جنگ تمام عیار را آغاز کند، با میانجیگری فرانسه و آلمان، به توافق مینسک -۲ منجر شد. بر اساس توافق صلح مینسک -۲، جدایی طلبان مورد حمایت کرملین با کی‌یف و مسکو بر سر متوقف کردن جنگ توافق کرده و یک نقشه راه پیچیده برای دستیابی به صلح، مورد توافق قرار گرفت. این توافق به کی‌یف، قدرت کنترل همۀ مرزهایش با روسیه را می‌داد به این شرط که اوکراین قانون اساسی‌اش را تغییر داده و به مناطق جدایی طلب نزدیک مرز روسیه تا پایان سال ۲۰۱۵ وضعیت ویژه و خودمختاری داخلی موقت بدهد. با این حال هیچیک از این شرط‌ها عملی نشدند و حاکمیت کریمه و جدایی‌طلبی لوگانسک همچنان به محل مناقشه اوکراین و روسیه باقی ماند.

غربی‌ها و به خصوص آمریکا نیز از حفظ مناقشۀ اوکراین با روسیه، امتیازات بسیاری مدنظر دارند. در راستای تلاش‌های روسیه به همراه چین برای افول هژمونی آمریکا در دنیا، موضوع اوکراین می‌تواند به عنوان شمشیر داموکلس بر سر مسکو حفظ شود. با اوج‌گیری بحران‌های آمریکا و تسریع روند افول اقتصادی و نظامی این کشور در مقابل نظم شرقی در حال خیزش، موضوع تنش‌ها در دریای چین جنوبی و اوکراین در برابر چین و روسیه همواره زنده خواهد ماند تا آمریکا از این طریق بتواند تمرکز دو کشور را در محیط پیرامونی آن‌ها حفظ کرده و از زمینه‌های اقدام ضد هژمونیک‌شان در برابر واشنگتن بکاهد. در همین راستا، آمریکایی‌ها در روزهای گذشته مطرح کردند که قصد دارند قطر را مجاب کنند تا گاز مورد نیاز اتحادیه اروپا را تأمین کند. از سوی دیگر واشنگتن با بهانه قرار دادن استقرار ۱۲۷ هزار سرباز روسیه در مرز با اوکراین، از آماده‌باش ۸۵۰۰ نیروی آمریکایی جهت اعزام به شرق اروپا خبر داده است.

اما سیاست چماق و هویج آمریکا در قائلۀ اوکراین علیه روسیه هم به کار گرفته شده است. پس از لشکرکشی و تحرکات در بالاترین سطح نظامی در میدان، واشنگتن لزوم مذاکره برای حل این بحران را مطرح کرده و ذیل این پیشنهاد بود که نشست نرماندی با حضور مقامات روسیه، اوکراین، فرانسه و آلمان که اعضای نشست مینسک هم بوده‌اند، برگزار شد. به‌رغم برگزاری چنین نشست‌های دیپلماتیکی که به زعم حاضرین چنان نتیجه‌مند هم نبوده، نیت دیگری نهفته است. آمریکا با بالا نگه داشتن سطح تنش در مرز روسیه و اوکراین، تمرکز مسکو را از تحرکات دیگر مناطق به خصوص اتفاقات احتمالی در دریای چین جنوبی بین چین و اعضای پیمان آکوس؛ آمریکا، انگلیس و استرالیا برداشته و به پیرامون خود منعطف بدارد.

بالا نگه داشتن سطح تنش در مرز اوکراین و روسیه منافع راهبردی کوتاه مدت برای آمریکا دارد. آمریکا که جایگاه ابرقدرتی اقتصادی خود را در سال ۲۰۲۴ به چین واگذار خواهد کرد، برنامۀ فوری جهت جلوگیری از قدرت‌گیری بیشتر پکن را در دستور کار دارد؛ بنابراین باید بازوان احتمالی حامی چین را قطع و یا ناتوان کند. در آغاز دوباره تنش بین روسیه و اوکراین که در اواسط سال ۲۰۲۱ رخ داده بود، پوتین و شی‌جین‌پینگ در یک دیدار ویدئوکنفرانسی پیمان همسایگی و حمایتی از یکدیگر را به مدت ۵ سال و به صورت مجازی تمدید کردند. این تمدید پیمان، پیام آشکاری برای واشنگتن بود که پکن و مسکو به‌رغم وجود اختلافات، در برابر آمریکا ید واحده خواهند بود.

ضمناً، روسیه هم می‌داند که اگر معطل و مشغول قائلۀ اوکراین شود و آمریکا در این فضا بتواند به کمک هم‌پیمانانش موفق به مهار چین شود، هدف بعدی واشنگتن قطعاً روسیه خواهد بود؛ بنابراین در این شرایط است که به نظر می‌رسد روسیه در فضای تنش فرسایشی با اوکراین باقی نخواهد ماند و اگر سطح تنش‌ها اندکی افزایش یابد، مسکو ناچار به ورود نظامی به قائلۀ اوکراین شده و از سوی دیگر به دلیل همان دلایل که غرب تماشاچی اتفاقات الحاق کریمه به روسیه بود، این بار نیز نظاره‌گر الحاق لوگانسک به روسیه خواهد بود و اسیر دامی خواهد شد که برای روسیه پهن کرده است.

منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی

توضیح: «گزارشات و تحلیل‌های راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیل‌های راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاه‌ها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمی‌باشد.»

کلید واژه ها: روسیه اوکراین روسیه روسیه اوکراین اوکراین قائلۀ اوکراین آمریکا تنش سطح تنش چین سال


( ۳ )

نظر شما :