ناتو؛ تهدید علیه صلح و امنیت بین‌الملل

ناتو؛ تهدید علیه صلح و امنیت بین‌الملل

تعداد بازدید:۲۰۴۹
بیانیۀ پایانی نشست سازمان نظامی یا پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو بار دیگر نشان داد در عصری به سر می‌بریم که آرمان‌های منشور ملل متحد بعد از ۷۶ سال همچنان تحت شدیدترین فشارها قرار دارد
ناتو؛ تهدید علیه صلح و امنیت بین‌الملل

سران ناتو در اجلاس اخیر خود در بیانیه‌ای تفصیلی به اهداف خود اشاره و از اقدامات فزایندۀ چین در ساخت زرادخانۀ هسته‌ای، توانایی‌های فضایی و جنگ سایبری به عنوان تهدیدی برای نظم بین‌الملل یاد کردند. آن‌ها چین را به عنوان یک چالش سامانمند معرفی کرده‌اند. چنین رویکردی از سوی این پیمان نظامی نشان می‌دهد همچنان جنگ قدرت‌ها در سطوح و لایه‌های مختلف جریان دارد و قرار نیست از حرکت بایستد. البته که چین هم در برابر این رویکرد تخاصمی سکوت نکرده و روز سه‌شنبه (۲۵ خرداد ۱۴۰۰) ناتو را به اغراق دربارۀ تهدید شدن از سوی چین و ایجاد رویارویی متهم کرده است.

هر یک از رهبران ناتو، فارغ از روابط گستردۀ تجاری که کشورشان با چین برقرار کرده است، از بر هم خوردن توازن در روابط قدرت احساس خطر کرده‌اند و تلاش دارند با توجه به تغییر دولت در آمریکا و بازگشت دوبارۀ واشنگتن به رویکرد بین‌المللی گرایی، انسجام و توان داخلی ناتو را در رقابت‌های بین‌المللی این بلوک ارتقا دهند. پکن می‌گوید اتهاماتی که ناتو وارد می‌کند توهین به توسعۀ صلح‌آمیز چین، قضاوت نادرست دربارۀ وضعیت بین‌المللی و نقش خود ناتو و نیز ادامه ذهنیت جنگ سرد است. وزارت دارایی آمریکا در ماه مارس اعلام کرده بود که بودجۀ نظامی چین، دومین بودجه بعد از ایالات متحده آمریکا در جهان است و اگرچه همچنان کمتر از یک سوم بودجه نظامی واشنگتن است، اما در سال ۲۰۲۱ با افزایش ۶.۸ درصدی روبرو شده است. علاوه بر این، پکن میلیاردها دلار در برنامۀ فضایی خود سرمایه‌گذاری کرده است تا با پیش‌گامی روسیه و آمریکا در این حوزه رقابت کند. این‌ها روایت سازی و تلاشی است که جبهۀ رقیب چین تلاش دارد با توسل به آن، این کشور را نه به عنوان قدرت جهانی، بلکه به عنوان تهدیدی جهانی معرفی کند.

اکنون که سران ناتو به بیان مقامات چین بر پراکندن تئوری تهدید بودن چین اصرار دارند و به هر شکل و ابزار ممکن می‌خواهند از افزایش قدرت بین‌المللی پکن بکاهند، این سؤال پیش می‌آید که در نهایت قرار است این رقابت خصمانه به کجا بینجامد؟ اینکه با وجود درهم‌تنیدگی روابط اقتصادی و تجارت بین‌الملل میان چین و بلوک غرب، همچنان اصول سنتی روابط قدرت‌ها، یعنی قدرت در برابر قدرت، بر روابط دو طرف حاکم است، آینده‌ای مبهم و خطرناک را برای صلح و امنیت بین‌الملل ترسیم می‌کند؛ وضعیتی که سازمان ملل متحد با ساختار فعلی، خود را ناتوان از حل و فصل مسالمت‌آمیز نشان داده است. بی‌تردید بلوک غرب با هماهنگی ساختاری و هنجاری، تلاش دارد میدان روابط بین‌الملل را به گونه‌ای بیاراید که در دهه‌های پیش رو بیشترین منافع را از آن خود کند و دیگر قدرت‌ها را مطیع قوانین خود نماید؛ در حالی که قدرتی همچون چین نیاز به جلب همکاری دیگر دولت‌های همسو با خود در این مسیر دارد تا نظام هنجاری مطلوب خود را بر روابط آینده بین‌الملل حاکم کند.

در حالی که فعلاً چین از حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد برخوردار است و تا حدی از وضع تحریم‌های سازمان ملل علیه خود آسوده خاطر می‌نماید، اما مواضع دولت‌ها، سازمان‌ها و پیمان‌های غربی و وضع تحریم‌هایی یک یا چندجانبه از سوی غرب علیه این کشور، زنگ هشداری برای آینده نظام و روابط بین‌الملل است. آنچه در حال حاضر به عنوان رقابت‌های نظامی در حوزه‌هایِ مختلف از جمله سایبری، هوش مصنوعی، دریایی و … بین قدرت‌ها جریان دارد، به معنای چالش‌های ادامه‌دار در آینده‌ای قابل پیش‌بینی است؛ چالش‌هایی که نه فقط بر طرف‌های متخاصم، بلکه بر کلیت نظام بین‌الملل اثرگذار خواهد بود و تهدیدی برای صلح و امنیت بین‌الملل در درازمدت قلمداد می‌شود. اینکه دولت‌های غرب آسیا در این صحنه چه رویکردی را اتخاذ خواهند کرد و چگونه در جهانی که قرار است به صورت چندقطبی اداره شود، نقش‌آفرین خواهند بود، موضوعی است که باید به دقت بررسی و تحلیل شود؛ در غیر این صورت شاهد تکرار تجربه‌ای تاریخی همچون تشکیل شورای امنیت و ایجاد حق وتو برای قدرت‌هایی خواهیم بود که هنجارها و ساختارها را برای حفظ و تحکیم منافع خود دیکته می‌کنند.

جمهوری اسلامی ایران به عنوان قدرتی مستقل در وضعیتی تاریخی قرار دارد که می‌تواند توجه بسیاری از کشورهای این منطقه و همچنین کشورهای عضو جنبش عدم تعهد را نسبت به وضع موجود جلب و وضع مطلوب را ترسیم کند. یارگیری‌ها برای ایجاد نظام هنجاری مطلوب و عادلانه در دوران معاصر، پیچیده، اما شدنی است؛ رایزنی با کشورهای دارای منافع مشترک یا پیگیری ایده‌هایی همچون ایجاد باشگاه کشورهای تحریم ستیز راهکارهایی برای رسیدن به این هدف راهبردی محسوب می‌شوند. هنوز بعد از ۷۶ سال قرار نیست قدرت‌ها آنچه را در منشور ملل متحد امضاء کردند و به آن متعهد شدند، اجرایی کنند؛ لذا این کشورهای جا مانده و نادیده گرفته شده در نظام قدرت - محور بین‌الملل هستند که باید وضع کنونی را به نفع عدالت - محوری و انصاف - محوری تغییر دهند؛ وضعی که حاصل آن جنگ یمن، تشدید تروریسم در افغانستان، بمباران غزه و … بوده است.

منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی

توضیح: «گزارشات و تحلیل‌های راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیل‌های راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاه‌ها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمی‌باشد.»

کلید واژه ها: چین قدرت روابط الملل ناتو عنوان


نظر شما :