پایگاههای خارجی و موانع توافق آتشبس لیبی
روز اول نوامبر (۱۱ آبان ۱۳۹۹)، کمسیون مشترک نظامی (۵+۵)؛ نمایندگان نظامی نیروهای مسلح عرب لیبی مستقر در شرق و دولت وفاق ملی که با ارتش ملی لیبی به رهبری ژنرال خلیفه حفتر متحد هستند برای بررسی راههای تحکیم توافق آتشبس، در شهر مرزی «غدامس» دیدار کردند. با اینحال، نشاط بینالمللی ناشی از آغاز این گفتوگوها، احتمال گرفتاری مجدد در جنگ خشونتآمیز را به فراموشی سپرده است به طوری که در مورد وفاداری ذینفعان بینالمللی نظیر روسیه، ترکیه و امارات به شرایط اساسی امنیتی شک و تردید جدی وجود دارد. همچنین، معلوم نیست که خطوط اقتصادی و سیاسی این توافق موفقیتآمیز خواهد بود یا خیر.
ظاهراً اولین مانع این است که ذینفعان بینالمللی عملاً هیچ مکانیسم جبری یا مسئولیتپذیری در اختیار ندارند که از آن به عنوان اهرمی علیه طرفین داخلی بکار برند که توافق را با حمایت خارجی تخریب میکنند. در واقع، بسیاری از طرفین در تخریب مسیرهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی منافعی داشته و دارای سابقه هستند. دیدار کمیسیون نظامی در غدامس به عنوان نمادی در میان مردم لیبی پابرجاست. طمع سهیم کردن حفتر در قدرت، یک بار موفقیت بالقوه رویدادی با میزبانی غدامس را قربانی کرد اما این طمع در نهایت محکوم به شکست شد. به طورکلی، واقعیت این است که تهاجم سال ۲۰۱۹ حفتر در غرب لیبی و جنگ شانزدهماهۀ خونین ناشی از آن تحت لوای مسئولیتپذیری پنهان شد و این امر پیامی برای وی و برای دیگر طرفین دارد. علاوه بر این، تأکید اخیر بر گفتوگوهای به رهبری لیبی در میان جامعه بینالمللی، ظاهراً ریشه در ناکامیهای پیدرپی در حل و فصل مداخلۀ خارجی در این کشور شمال آفریقا دارد. طولانی شدن تهاجم حفتر از حملهای رعدآسا به جنگ شانزدهماهه، یک اقدام منحصراً داخلی نبوده و شکست و عقبنشینی نیروهای وی نیز فرایند مورد توافق لیبیاییها نبوده است. تشکیل نیروهای مسلح عرب لیبی از حومۀ طرابلس یک اقدام ژئوپلیتیکی بود که مردم لیبی در آن مشارکت نداشت؛ این نیروها بهواسطۀ گفتوگوی پنهانی روسیه-ترکیه تشکیل شد و در نهایت باعث ورود گروه روسی واگنر به سرت و مرکز لیبی شده و از این رو، نیروهای مسلح عرب لیبی را به ترک نابخردانۀ موضع خود و از دست رفتن موضع پیشروی این نیروها سوق داد. در گفتوگوهای امنیتی فعلی از یک طرف تصور میشود که شرایط حفتر به قدری وخیم است که نمیتواند بار دیگر آتشبس را نقض کند و از طرف دیگر، تصور میشود که لیبی در برابر نیروها و مزدورهای خارجی اهرمی در اختیار دارد در حالی که چنین اهرمی وجود ندارد.
اهمیت راهبردی تأسیسات و شهرهایی که ترکیه و روسیه در حال حاضر در اختیار دارند، مزید بر علت عدم اطمینان از دو تصور فوقالذکر میشود. نیروهای ترکیه در حال تقویت خود و تقویت سازههای پایگاه نظامی «ووتیا»، یکی از بزرگترین پایگاههای هوایی لیبی است که در منطقهای راهبردی در مرز شمال غرب با تونس در چند صد مایلی جنوب طرابلس واقع است. با توجه به وسعت تجهیزات فن، نیروی انسانی و سرمایهگذاریهای انجامشده توسط نیروهای ترک در این پایگاه، به نظر میرسد که حضور در این پایگاه موقتی نبوده بلکه حضوری بلند مدت خواهد بود. همانند ترکیه، روسیه نیز در پایگاه «جوفرا» در مرکز لیبی و در چند صد مایلی جنوب سرت فعالیت میکند. در واقع کنترل اسمی نیروهای مسلح عرب لیبی بر این شهر ساحلی به واسطه حضور سنگین نیروهای روسی ممکن شده است. گروه واگنر با تقویت خود در سرت در موضع راهبردی کنترل خطوط دفاعی در برابر حملات احتمالی نیروهای غرب لیبی قرار گرفته است.
در میز مذاکرات، نیروهای لیبی نمیتوانند خود مختاری گروه واگنر را به چالش بکشند. از این رو، این آتشبس از طرف گروههای شبه نظامی لیبی در معرض آسیب قرار دارد. استحکامات جدید روسیه در مرکز لیبی نشان میدهد که «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهور روسیه به دنبال بهرهبرداری از لیبی جهت عقب راندن آمریکا و اتحادیه اروپا است. در حال که آمریکا به واسطه فرایند طولانی انتخابات و احتمال گذار سیاسی دشوار با مشکل مواجه است، عدم انسجام اتحادیه اروپا در خصوص لیبی به خاطر تنشهای فزاینده ناشی از سیاستهای توسعهطلبانه ترکیه تشدید شده است. شعار گرامشی بدبینی عقل و خوشبینی اراده مطمئناً بر فرایند گفتوگوهای جدید لیبی سودمند خواهد بود؛ اما خوشبینی بیجا شایستۀ مردم لیبی نبوده بلکه آنها نیازمند یک تعهد واقعی برای ایجاد مسیری به سمت مسئولیتپذیری، صلح و آشتی هستند.
منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی
توضیح: «گزارشات و تحلیلهای راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیلهای راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاهها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمیباشد.»
نظر شما :