درخواست منفعلانه ۹ کشور عربی از رژیم صهیونیستی

۲۸ تیر ۱۳۹۹ | ۱۳:۲۳ کد : ۱۱۰۰ تحلیل راهبردی
تعداد بازدید:۲۳۲۱
کشورهای عربی که اصولاً روابط خوبی با غرب و آمریکا دارند، به نوعی به دنبال این هستند که تنش‌های فعلی رژیم صهیونیستی – فلسطین را کاهش دهند، زیرا روند فعلی به صلاحِ آن‌ها نیست و رویکرد گروه‌های مقاومت را تقویت خواهد کرد؛ لذا آن‌ها از رژیم صهیونیستی درخواست کرده‌اند که با ورود به روند مذاکرات با گروه‌های فلسطینی به نوعی موضع کشورها و گروه‌هایی که در جهانِ اسلام طرفدار سازش هستند، تقویت شود
درخواست منفعلانه ۹ کشور عربی از رژیم صهیونیستی

وزیران امور خارجه ۹ کشور عربی شامل عربستان سعودی، اردن، امارات متحد عربی، مصر، تونس، مراکش، عمان، کویت و دولت خودگردان فلسطین، پس از نشست مشترکِ ویدئویی خود به دعوت اردن و با حضور دبیرکل اتحادیه عرب، از رژیم صهیونیستی خواستند که با فلسطینی‌ها مذاکرات مستقیم، جدی و اثرگذار برای دستیابی به صلحی مبنی بر راه‌حل دو دولت را آغاز کند و نشان دهد که در جهت صلح گام برمی‌دارد.

در بحث قضیه فلسطین تقریباً اغلب کشورهای عربی به راه‌حل دو دولتی اعتقاد دارند؛ به خصوص بعد از پیشنهاد ملک عبدالله، پادشاه سابق عربستان در سال ۲۰۰۵ (سال ۱۳۸۴) شاهد بودیم که اغلب اعراب با این طرح موافقت کردند که دو دولت در مرزهای ۱۹۶۷ تشکیل شود. این طرحی است که به نوعی سازمان ملل و اروپا نیز از آن حمایت کرده‌اند. کشورهایی که درخواست این نوع مذاکره را داده‌اند به نظر می‌رسد به این نتیجه رسیده‌اند که توقفِ مذاکرات و نادیده گرفتن طرف فلسطینی منجر به آن خواهد شد که جنگ جدی در منطقه شکل بگیرد که آسیب آن هم فلسطینی‌ها را متأثر خواهد کرد و هم صهیونیست‌ها را. ولی به نظر می‌رسد این کشورها چنین درخواستی را مطرح می‌کنند؛ زیرا این مسیر یک بار امتحان شده و از اواخر سال ۱۹۸۰ و اوایل سال ۱۹۹۰ فلسطینی‌ها وارد روند مذاکرات شدند و آن را تداوم دادند. لذا مشکل به نتیجه نرسیدن گفت‌و‌گوها از طرف فلسطینی‌ها نبود و آن‌ها اگر به سمت سازش رفتند به این دلیل بود که شاید بتوانند به نوعی بخشی از حقوق خود را استیفا کنند.

مسئله دیگری که شاید برخی از کشورهای عربی بدان توجه ندارند این است که رژیم صهیونیستی یک رژیم توسعه طلب است و هرگاه وارد مذاکرات شده به نوعی در نقطه ضعف بوده و به شکلی تاکتیکی به سمت مذاکرات گام برداشته است؛ اما روند و راهبرد کلی این رژیم همواره توسعه طلبانه بوده به‌گونه‌ای که هرگاه توانسته اهداف خود را پیش ببرد هیچ‌گاه نه وارد روند سازش شده و نه روندهای بین‌المللی. همچنان که برآیند انتفاضه اول (۱۹۸۷-۱۹۸۸) را می‌توانیم در اسلو شاهد باشیم، زیرا در آن مقطع و شرایط، صهیونیست‌ها به‌شدت تحت فشار بودند و لذا وارد روند مذاکرات شدند. در زمان انتفاضه دوم مجدداً شاهد بودیم که صهیونیست‌ها به صورت جدی تری وارد مذاکره شدند؛ اما با فروکش کردن انتفاضه دوم، دوباره صهیونیست‌ها به نوعی سازش را کنار گذاشتند و طرح‌های خود را پیش بردند.

طی چند سال اخیر نیز به نظر می‌رسد فلسطینی‌‌هایی که تا حدودی به روند سازش معتقد بودند همه نوع اقدامی را در این راستا انجام دادند؛ ازجمله اینکه مناطق را امن کردند و حتی با گروه‌های مقاومت برخورد کردند؛ اما نتیجه‌اش این بود که اکنون صهیونیست‌ها، در بیت‌المقدسِ شرقی آن روند را پیش بردند و در بیت‌المقدس غربی نیز با معامله قرن، مناطق مختلف در حدود کرانه باختری و رود اردن را پیوست رژیم صهیونیستی کردند. درنتیجه، واقعیت امر این است که رژیم صهیونیستی اساساً به دنبال هیچ طرح صلح و سازشی نیست و این ژست‌هایی که می‌گیرد مخصوص شرایطی است که یا در تنگنا قرار می‌گیرد یا می‌خواهد نزد متحدان بین‌المللی‌اش به این مسئله وجهه ببخشد؛ اما تل‌آویو هر زمان مشکلات و چالش‌هایش کاهش پیدا می‌کند به سمت همان مسیر و روند توسعه‌طلبی گام برمی‌دارد.

در چنین شرایطی تنها راهی که برای فلسطینیان باقی می‌ماند بحث مقاومت است و کشورهای عربی نیز باید نسبت به این مسئله آگاه باشند. چراکه مقاومت منجر به آن شده که رژیم صهیونیستی از مناطقی عقب‌نشینی کند. نمونه بارز آن نیز در جنوب لبنان بود. در سال ۱۹۸۲ رژیم صهیونیستی، جنوب لبنان را اشغال می‌کند اما با شکل‌گیری گروه‌های مقاومت و بعدها به‌صورت تشکیلاتی‌تر حزب‌الله لبنان و حرکت یا جنبش امل ما شاهد این هستیم که در سال ۲۰۰۰ (سال ۱۳۷۹) تل‌آویو براثر مقاومت این گروه‌ها از جنوب لبنان عقب‌نشینی می‌کند و هیچ نوع سازشی هم صورت نمی‌گیرد. همچنین در بحث نوار غزه در سال ۲۰۰۵ مشاهده می‌کنیم که اگر صهیونیست‌ها تصمیم می‌گیرند آن منطقه را تخلیه کنند به دلیل مقاومت گروه‌های فلسطینی بوده است. حتی بسیاری از کارشناسان معتقد هستند که تخلیه صحرای سینا اگرچه شکل ظاهری سازش داشت اما پیروزی نسبی کشورهای عربی در سال ۱۹۷۳ و پیشروی آن‌ها رژیم صهیونیستی را ترساند و اگر کشورهای عربی در آن مقطع پیشروی نداشتند، صهیونیست‌ها این‌گونه تصور می‌کردند که شاید در بلند مدت بتوانند تاکتیک خود را اجرایی کرده و وارد سرزمین‌های اشغالی فلسطین شوند.

در نهایت برخی کشورهای عربی که اصولاً روابط خوبی با غرب و آمریکا دارند به نوعی به دنبال این هستند که تنش‌های فعلی را کاهش دهند، زیرا روند فعلی به صلاحِ آن‌ها نیست و رویکرد گروه‌های مقاومت را تقویت خواهد کرد. لذا آن‌ها از رژیم صهیونیستی درخواست کرده‌اند که با ورود به روند مذاکرات به نوعی موضع کشورها و گروه‌هایی که در جهانِ اسلام طرفدار سازش هستند تقویت شود. آن‌ها می‌دانند که اگر این روند شکست بخورد و روند جدال رژیم صهیونیستی و فلسطینیان شدت بیشتری بگیرد این مسئله احتمالاً موضعِ گروه‌های مقاومت و حامیان آن‌ها را تقویت خواهد کرد.

منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی

 

توضیح:

«گزارشات و تحلیل‌های راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیل‌های راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاه‌ها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمی‌باشد.»

کلید واژه ها: رژیم صهیونیستی عربستان اردن امارات مصر تونس کویت دولت خودگردان فلسطین


( ۱ )

نظر شما :